عارفه مرادی

تراوشات ذهنی یک نویسنده و شاعر اسدآبادی

عارفه مرادی

تراوشات ذهنی یک نویسنده و شاعر اسدآبادی

آخرین مطالب

برخیز!

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۰، ۰۵:۵۳ ق.ظ

 

یا اخا برخیز و زینب را ببین
آمدم دیدار تو در اربعین

شور تو در جان من باشد روان
زائرم  در کوی تو ای مه جبین

ای نگاهت چشمه ی انوار حق
ای ستون عشق، ای حبل المتین!!

در عزایت شمعِ سوزان بوده ایم
اشک ها بر گونه ها چون آتشین

زمزم جوشان شدی در جان ما
تشنه گان سیراب از جام یقین

گفته ها دارم برایت یا حسین
با گلویم بغض گشته همنشین

می بُرید از تن سرت را نابکار
خون فشان شد آسمان ای شاه دین

اسب را می راند در گلزار تو
زخم می زد بر تنت شمر لعین

قطره های خون تو چون می چکید
ناله می زد با خودش روح الامین

نیزه داران را همه در جنب و جوش
بر سر نی آمدی آیات تین

من شدم شرمنده ی آن دخترت
نوگلی در گلعذاران چون نگین

در مقابل چون بدید آن طشت را
چون که دید آن زخم ها را بر جبین

کشته ای بابای من را ای یزید!!
لعن و نفرین ای خدا بر قوم کین

نوحه خوان! دلتنگ آغوش پدر
جان خود را داد به جان آفرین

ای برادر کاروان می رفت و من
دل بریدم از تو با قلبی حزین

#عارفه_مرادی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۶/۱۴
برای فرمانده ام حبیب

شعر

عارفه مرادی

قیام عاشورا

محرم

کربلا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی